اگر در فاصله 6 متر یا 20 فوت از جسمی قرار بگیریم و دو خط راست از دو انتهای بالا و پایین آن جسم به نقطه ای در وسط چشم وصل کنیم که زاویه بین این دو خط پنج دقیقه هندسی باشد طول آن جسم بوسیله یک چشم طبیعی قابل دیدن خواهد بود و این کوچکترین جسمی است که چشم طبیعی آنرا میبیند. در این حالت تصویر دو انتهای جسم بر روی دو سلول شبکیه که بوسیله یک سلول در بین آنها از همدیگر جدا شده باشند میافتدو زیرا اکر تصویر دو نقطه بر روی دو سلول مجاور هم شبکیه بیافتد قابل تفکیک از یکدیگر نیستند و باید یک سلول در بین آندو سلول تحریک شده باشد تا دو نقطه جدا از هم تمیز داده شوند. پس دیدن جسمی با زاویه دید پنج دقیقه هندسی از فاصله 20 فوتی یک دید طبیعی به حساب میآید.
اگر دو خطی را که زاویه پنج دقیقه با هم دارند ادامه دهیم در فاصله 25 و 30 و 40 و 50 فوتی و تا 400 فوتی شکلهای بزرگتری از جسم مورد نظر خواهیم یافت که باز برای چشم طبیعی قابل دیدن است و ملاحظه میشود که هرچه فاصله بیشتر میشود اندازه هدف قابل دید باید بزرگتر شود تا همچنان برای چشم طبیعی قابل دیدن باشد.
حال اگر چشمی در فاصله 20 فوتی هدفی را که چشم طبیعی در همان فاصله میدید نتواند ببیند و مثلا هدفی را که چشم طبیعی در فاصله 40 فوتی میتواند ببیند ( هدف بزرگتر ) را در همان فاصله 20 فوتی تشخیص دهد گوییم دید این فرد 40/20 است پس این فرد با زاویه دید بزرگتری که نشانه کاهش دید نسبت به میزان دید طبیعی است میبیند.
وقتی میگوییم دید شخصی 100/20 است یعنی وقتی چشم طبیعی آن هدف را در فاصله 100 فوتی (30 متری ) میتواند ببیند فرد مورد آزمایش ما همان هدف را در آن فاصله نمیبیند و باید خیلی نزدیکتر شود و در فاصله 20 فوتی ( شش متری ) خواهد توانست ببیند!!!